در ادامه مباحثی که درباره جمله آخر سوره فاتحةالکتاب داشتیم سخن به ضلالت رسید. ما از خدا میخواهیم خدایا ما را در صف گمراهان قرار مده. در کنار این دعا باید دید که چه چیزهایی سبب ضلالت میشود که برای اجابت این دعا باید از آن اسباب و عوامل اجتناب کرد.
هر پدیدهای علتی دارد و ضلالت هم یکی از پدیدههاست، همانطور که در نهجالبلاغه آمده است: هر گمراهی علتی دارد. جهتی هست که انسان راه راست را گم میکند و گمراه میشود.
عوامل ضلالت؛ اختیاری و غیر اختیاری
عوامل ضلالت و چیزهایی که سبب گمراهی انسان از راه راست میشود: عوامل ضلالت به دو بخش تقسیم میشود؛ اختیاری و غیر اختیاری. یک سلسله چیزهایی هست که در اختیار انسان نیست و سبب گمراهی انسان میشوند. اما یک سلسله عواملی هستند که اختیاری و خطرناک هستند.
عوامل غیر اختیاری ضلالت همه اموری هستند که مانع انتقال پیام انبیای الهی به مردم میشوند، بسیاری از چیزها هستند که نمیگذارند پیام خدا و انبیای الهی به انسان برسد. اینها عوامل غیراختیاری ضلالت هستند. شیاطین جن و انس، دو گونه انسان را گمراه میکنند؛ نوع اول این است که مانع میشوند که پیام الهی به انسان برسد.
آیه ۶۲ سوره «یس»، «وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ» ، اینها شیاطین جن هستند که گروه زیادی را گمراه کردند. «وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى»، (طه/۷۹) این هم شیاطین انس هستند. این شیاطین انس و جن دو گونه در گمراهی انسان نقش ایفا میکنند. یک نوع که اصلاً نمیگذارند پیام خدا به انسان منتقل شود؛ این ضلالت ابتدایی میشود. جلوی اینکه پیام خدا به انسان برسد گرفته میشود. «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ»، (آل عمران/ ۱۶۴). ضلالتی که اینجا هست مربوط به گمراهی قبل از رسیدن پیام الهی است. این ضلالت، ضلالت ابتدایی است. نمیگذاشتند پیام الهی به مردم برسد. یکی از کارهایی که کفار مکه میکردند این بود که نمیگذاشتند کسی قرآن را بشنود. وقتی پیغمبر(ص) قرآن میخواند هر کس که قرآن را میشنید معمولاً جذب محتوای زیبای آن میشد.
ضلالت ابتدایی
اگر به کسی پیام خدا نرسد، حجت بر او تمام نمیشود و ضلالتش، ضلالت ابتدایی میشود؛ اما کسانی مثل ما که پیام خدا به آنها رسیده است، ضلالتشان، ضلالت کیفری میشود. اگر پیام به انسان رسید و گوش نکرد، خدا او را گمراه میکند. سبب میشود که خداوند به اینکه راه حق را پیدا نکند، مجازاتش میکند. به میزانی که انسان با هدایت ابتدایی الهی مخالفت میکند، دچار ضلالت کیفری میشود.
مهمترین عوامل اختیاری گمراهی که سبب ضلالت کیفری انسان میشوند، یکی از آنها همنشین ناشایست است، اگر انسان با کسانی نشست و برخاست داشت که صلاحیت ندارند سبب گمراهی میشود. انسان میتواند با آدم خوب یا آدم بد بنشیند و این در اختیار خود انسان است. «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا ﴿۲۷﴾ یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿۲۸﴾ لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾»، (فرقان/ آیات ۲۷ تا ۲۹) روز قیامت ظالم، دو دستش را با دندان گاز میگیرد و میگوید کاش با پیغمبر(ص) همراه شده بودم، ای کاش که فلانی را دوست انتخاب نمیکردم، از ذکر مرا گمراه کرد. این گمراهی اختیاری است. ذکر یعنی توجه به راه درست زندگی. رفیق بد انسان را از توجه و یاد خدا و راه صحیح زندگی کردن گمراه میکند. شیطان سبب خذلان انسان میشود.
عوامل اختیاری گمراهی
مبحث عوامل اختیاری گمراهی بسیار مهم است و در آیات متعددی روی این مسئله تکیه شده است ، آیه ۲۵ سوره فصلت، «وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَیَّنُوا لَهُم مَّا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ» : «قَیَّضْ» به معنی احاطه و مسلط کردن است؛ یعنی همنشینهای ناشایست بر آنها مسلط میشوند. این کیفر الهی است. رفیق بد پیش رو و پشت سر آنها را برای آنها آرایش میکند.
راه گرفتار نشدن در دام رفقای بد
اگر انسان بخواهد گرفتار رفیق بد نشود، آیات ۳۶ تا ۳۸ سوره زخرف راه آن را نشان میدهد، «وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿۳۶﴾ وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾ حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ ﴿۳۸﴾»، کسی که از یاد خدا اعراض و چشمپوشی کند، همین جدا شدن از خدا سبب میشود که شیطان وارد شود. شیطان هم دو گونه است. ابلیس نام خاص شیطان است. در قرآن دو جور شیطان داریم شیاطین انس و جن. راه همنشین شدن و گمراه نشدن این است که انسان هر قدری که بیشتر یاد خدا باشد و توجهش به حضرت حق بیشتر باشد در واقع از همنشینی با شیاطین انس و جن فاصله میگیرد. اگر کسی از یاد خدا جدا شد سبب میشود انسان قرین شیطان شود.
کار شیاطین انس و جن این است که انسان را طوری از راه درست زندگی منحرف میکنند که متوجه نمیشود و خیال میکند که در راه اصلاح و صواب است. اگر انسان بداند که نمیداند، ممکن است روزی به راه درست برگردد اما اگر نمیداند و تصور میکند که میداند خطرناک است و جهل مرکب میشود. اگر کسی میخواهد «وَلاَ الضَّالِّینَ» درباره او مستجاب شود یکیاش این است که از قرین شدن با شیاطین انس و جن دوری کند.
میزان راه درست، راه اهل بیت(ع) است
دومین عامل اختیاری گمراهی، فاصله گرفتن از اهل بیت (ع) است. در خطبه ۹۷ نهجالبلاغه آمده است: از اهل بیت پیامبرتان جدا نشوید، اگر نشستند بنشینید اگر بلند شدند بلند شوید، نه جلوتر از آنها بروید که گمراه میشوید و نه عقبتر بروید که هلاک میشوید، میزان راه درست، راه اهل بیت(ع) است. هم تندروی و هم کندروی خطرناک است. معتدل باشید یعنی اهل بیت(ع) را میزان قرار دهید، میزان صراط مستقیم اهل بیت(ع) هستند. راه چپ و راست سبب گمراهی انسان میشود و راه وسط راه درست زندگی است. ولایت فقیه هم که آن همه روی آن تأکید شده و امام(ره) میفرماید اگر میخواهید کشور ضربه نخورد از ولایت فقیه جدا نشوید، معنایش همین است که در زمان غیبت، ولایت فقیه پرتو و شعاعی از ولایت اهل بیت(ع) است. انشاءالله سایر عوامل ضلالت کیفری در جلسات بعد توضیح داده خواهد شد.