ماه رمضان ، ويژگى هاى مهمّى دارد كه ريشه بركات بزرگ اين ماه و پايه نعمت هاى بى شمار آن هستند .
شُكوه ، عظمت و بركات مادّى و معنوى اى كه از اين ماه ، نصيب اهل ايمان مى شود ، از نگاه احاديث اسلامى ، قابل توصيف نيستند و اگر مسلمانان شناخت درستى از بركات اين ماه بافضيلت داشتند و مواهب و دستاوردهاى بزرگ آن را مى دانستند ، آرزو مى كردند كه سراسر سال ، رمضان باشد . حديث پيامبر خدا در اين مورد ، چنين است :
لَو يَعلَمُ العِبادُ ما فى رَمَضانَ ، لَتَمَنَّت أن يَكُونَ رَمَضانُ سَنَةً ؛
اگر بندگان بدانند كه در رمضان ، چه [نعمت ها و آثارى ]هست ، آرزو مى كنند كه رمضان ، يك سال باشد .
از ميان ويژگى هاى فراوانى كه اين ماه دارد ، به اختصار به دو نمونه ـ به خاطر اهمّيتى كه دارند ـ اشاره مى كنيم و يادآور مى شويم كه اين كتاب ، در واقع ، شرح و تفصيل همين دو ويژگى است :
از ويژگى هاى مهمّ ماه رمضان ، كه در روايات اهل بيت عليهم السلام بر آن تأكيد شده ، اين است كه اين ماه ، آغاز سال است . در پرتو اين نكته ، دو سؤال پيش مى آيد :
اوّل . معناى «آغاز» سال و مقصود از آن چيست؟
دوم . عرب ها ، «محرّم» را آغاز سال قرار داده اند و سنّت آنان ، هم اكنون نيز بر اين جارى است ؛ كه محرّم را آغاز رسمى سال هجرى مى شمارند . با اين همه ، چرا در روايات اسلامى ، ماه رمضان به عنوان آغاز سال ، شناخته شده است؟
سيّد ابن طاووس (م 664 ق) در اين زمينه مى نويسد :
بدان كه من روايات را درباره اين كه «محرّم ، آغاز سال است يا ماه رمضان؟» مختلف يافتم ؛ ليكن آنچه از عمل علماى بزرگ و معتبرمان و تأليفات علماى گذشته دريافتم ، اين است كه به طور مشخّص ، آغاز سال ، «ماه رمضان» است . شايد ماه روزه (رمضان) ، آغاز سال در مورد عبادات اسلامى است و محرّم ، آغاز سال در مورد تاريخ ها و كارهاى مهمّ مردم .
ليكن ما به روايتى برنخورديم كه محرّم را آغاز سال بدانند . از اين رو ، آنچه در سخن سيّد ابن طاووس درباره تعارض ميان دو دسته روايات (كه برخى ، آغاز سال را محرّم و برخى ماه رمضان مى دانند) آمده است ، درست به نظر نمى رسد .
آرى ، طبق گفته علاّمه مجلسى ، مشهور ميان عرب ها ، آن است كه آغاز سالشان «محرّم» است؛ امّا اين كه چرا روايات اهل بيت عليهم السلام با اين سنّت جارىِ عرب ها مخالفت كرده و «ماه رمضان» را آغاز سال دانسته اند ، پس از روشن شدن معناى «آغاز سال» ، روشن مى شود .
ظاهرا «آغاز سال» معناى حقيقى ندارد ، بدين معنا كه شروع زمان به صورت تكوينى ، لحظه خاصّى ندارد تا تنها همان لحظه ، آغاز سال به شمار آيد و نه لحظات ديگر . به نظر مى رسد كه اين «آغاز» ، از جمله امور اعتبارى است كه در پى تنوّع و تعدّد اعتبارها ، معانى گوناگونى مى يابد .
با اين حساب ، هر روزى به اعتبارى خاص مى تواند آغاز سال يا پايان آن باشد و آنچه ميان اقوام مختلف به عنوان آغاز سالشان وجود دارد و با هم مختلف است ، اين گونه تفسير مى شود . به عنوان نمونه ، ايرانيان باستان ، نخستين روز از ماه فروردين (برابر با 21 مارس ميلادى) را آغاز سال ، برگزيده و آن را عيد شمرده اند و اين سنّت ، هنوز هم داير است ، در حالى كه عرب ها ، روز اوّل محرّم را آغاز سال خود دانسته اند و مسيحيان نيز روز ميلاد حضرت مسيح عليه السلام را آغاز سالشان قرار داده اند .
وقتى مفهوم «آغاز سال» را در پرتو فرهنگ اسلامى بررسى مى كنيم ، چنين مى يابيم كه اين پديده ، به اعتبارهاى گوناگونى وابسته است . برخى از متون دينى تأكيد دارند كه ماه رمضان ، آغاز سال است ؛ برخى از آنها «شب قدر» را آغاز سال
دانسته اند ؛ و برخى نيز «عيد فطر» را اوّل سال ، تعيين كرده اند .
همچنان كه آغاز فروردين ، شروع سال طبيعى است (چون در اين هنگام ، زمين ، جامه نو مى پوشد و درختان ، سبز مى شوند) ، ماه رمضان هم آغاز سال انسانيّت از نگاه اسلام است؛ چرا كه در اين ماه عزيز ، حيات معنوىِ اهل سير و سلوك ، تجديد مى شود و آنان كه در مسير حركت به سوى كمال مطلق اند ، جانشان شكوفا شده ، آماده ديدار خداوند مى شوند .
از اين رو ، مى توان گفت كه «فروردين» ، آغاز تجديد حيات مادّى براى گياهان در دنياى طبيعت و «ماه رمضان» ، آغاز تجديد حيات معنوىِ انسان در عالم انسانيّت است .
امّا روايتى كه «شب قدر» را آغاز سال مى داند ، به اين اعتبار است كه آن شب ، آغاز سالِ تقدير است و همه مقدّرات يك سال ، در آن رقم زده مى شود .
روايتى هم كه «عيد فطر» را آغاز سال مى شمارد ، به اين اعتبار است كه آن روز ، اوّلين روز سالى است كه خوردن و نوشيدن در آن حلال مى شود ـ آن گونه كه در متن روايت ، تصريح شده است ـ و يا براى اين است كه عيد فطر ، آغاز دور تازه اى از زندگى انسان و از سرگيرى اعمال است ، پس از اين كه گناهانش در كوره گداخته روزه ذوب گرديده و از پرونده اعمالش كاملاً زدوده و ريشه كن شده اند .
دومين ويژگى برجسته اى كه در فضاى اين ماه بافضيلت جلوه گر است ، وجود زمينه ها و ظرفيت هايى است كه براى ميهمانى خداى سبحان فراهم آمده اند ، آن گونه كه پيامبر خدا در توصيف اين ويژگى فرمود :
هُوَ شَهرٌ دُعيتُم فيهِ إلى ضِيافَةِ اللّهِ ، وَ جُعِلتُم فيهِ مِن أهلِ كَرامَةِ اللّهِ ؛
ماهى است كه در آن به ميهمانى خدا دعوت گشته ايد و از اهل كرامت خدا قرار داده شده ايد .
در حقيقت ، اين ويژگى ، ريشه ويژگى اوّل ، بلكه سرچشمه همه ويژگى ها و بركات اين ماه مبارك است . به عبارت ديگر ، مى توان گفت كه ميهمانى الهى در اين مقطع زمانى ، و غذاهاى معنوى ويژه اى كه خداوند براى پذيرايى از ميهمانانش در چنين ضيافتى فراهم ساخته است ، ريشه تحوّلات ژرف معنوى اى است كه در اين ماه بافضيلت ، بر زندگى انسان سايه مى افكنند ، و سفره اى است گسترده براى همگان كه هر كس ، مى تواند از بركات بى شمار آن برخوردار شود .