دانشنامه امام مهدی علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محصول پژوهشکده علوم و معارف حدیث مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث است که در آستانه نیمه شعبان امسال در محضر رهبر معظم انقلاب رونمایی شد.
براى آشنايى كلى با محتواى دانشنامه، مرورى سريع بر بخش ها و زيرفصلهاى آن خواهیم داشت.
به دليل اهميت موضوع مهدويّت و ويژگىهاى خاص اين عقيده، پيش از طرح مباحث مربوط به زندگى امام مهدى عليهالسلام از ولادت تا تشكيل حكومت، در نخستين بخش از اين دانشنامه، عقيده به امام مهدى عليهالسلام را از نگاه قرآن و احاديث پيامبر صلىاللهعليهوآله و اهل بيت عليهمالسلام به طور كلى و در پنج فصل بر مىرسيم:
در اين فصل آيات و احاديثى را نقل مىكنيم كه بر حضور امام و حجتى الهى در زمين از آغاز تشكيل جامعه بشر تا پايان جهان تأكيد دارند و گوياى آن اند كه پس از پيامبر خاتم صلىاللهعليهوآله، امامان از نسل ايشان خواهند بود. در پايان اين فصل به تحليل اين احاديث مىپردازيم و به برخى شبهات پاسخ مىدهيم.
در اين فصل مسئله بسيار مهم تداوم امامت و رهبرى امّت در نسل پيامبر خاتم صلىاللهعليهوآله تا قيامت، بر پايه حديث متواتر ثقلين كه مورد اتفاق شيعه و سنّى است، اثبات مىگردد. پايانبخش اين فصل، تحليلى فشرده و جامع است كه در آن از سند اين حديث و دلالت آن بر عصمت اهل بيت عليهمالسلام و مرجعيت علمى آنان براى امت اسلامى، و همچنين امامت امام مهدى عليهالسلام و غيبت ايشان بحث مىشود، و در ضمن آن ، نكات قابل توجّه ديگرى هم در باره اين حديث شريف خواهد آمد.
در اين فصل ابتدا احاديث پرشمارى را كه در آنها پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله با تعبيرهاى گوناگون، رهبران الهى پس از خود را شناسانده، گزارش مىكنيم. در ادامه اين فصل با پژوهش در سند اين احاديث، زمان و مكان صدور آنها، اختلاف در متن آنها، مقصود از آنها، و نظريههايى كه در اين باره وجود دارد، اثبات مىشود كه اين احاديث جز بر عقايد پيروان اهل بيت در باره امامت خاندان رسالت منطبق نيست.
در اين فصل با استناد به احاديث معتبر اثبات مىشود كه بر مسلمانان واجب است رهبر الهى زمان خود را كه از خاندان پيامبر صلىاللهعليهوآله است بشناسند، و در ادامه فضيلت شناخت رهبر و خطر بىاطلاعى از او بيان مىشود. همچنين در اين فصل رواياتى كه از انكار امامتِ امامان اهل بيت عليهمالسلام، بويژه امام دوازدهم نهى مىكنند، آورده شده است. در پايان فصل وظيفه كسى كه توان شناسايى امام را ندارد مشخص مىشود.
در اين فصل، دو تحليل ارائه مىگردد؛ يكى در باره وجوب معرفت امام در هر عصرى، و ديگرى در تبيين وظيفه كسى كه شناخت رهبر الهى برايش مقدور نيست.
موضوع اين فصل اشارتها و بشارتهاى مطرح در شمارى از آيات قرآن، و پيشگويى آنها از فراگير شدن اسلام، تشكيل حكومت صالحان و امامت مستضعفان در آينده است. پايانبخش اين فصل، پژوهش در باره آياتى است كه به حكومت جهانى امام مهدى عليهالسلاماشاره دارند.
در اين بخش از دانشنامه، زندگىنامه امام مهدى عليهالسلام، از نسب خانوادگى تا عمر بلند ايشان، برپايه احاديثى از پيامبر صلىاللهعليهوآله و خاندان ايشان، در هفت ، فصل به ترتيب زير ارائه مىشود:
در اين فصل پس از ذكر نصوصى كه به صراحت گوياى تعلق امام مهدى عليهالسلام به خاندان اهل بيت و عترت پيامبر خاتم صلىاللهعليهوآله هستند، به نقل رواياتى مىپردازيم كه به تفصيل اجداد ايشان را معرّفى كردهاند. سپس با توجّه به اين كه اعتقاد اغلب اهل سنّت اين است كه نسب مهدى عليهالسلام از طريق امام حسن عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه وآله مىرسد، ضمن پژوهشى ثابت مىكنيم كه ايشان از نوادههاى امام حسين عليه السلام است . اين فصل، با پژوهشى در باره مادر امام مهدى عليه السلام به پايان مىرسد .
اين فصل در باره تاريخ ولادت امام مهدى عليهالسلام، چگونگى تولد ايشان، و امور مرتبط با اين موضوع است. اين فصل شامل سه پژوهش نيز هست؛ يكى در باره زمان و مكان ولادت، دومى در باره رشد غير عادى ايشان، و سومى در رابطه با سخن گفتن آن بزرگوار پس از تولد.
نامها، كنيهها و لقبهاى امام مهدى عليهالسلام در اين فصل گزارش مىشود. با توجّه به اين كه در برخى از مصادر حديثى اهل سنّت گزارش شده كه پدر آن حضرت همنام با پدر پيامبر صلىاللهعليهوآلهاست، و اين گزارش با عقيده پيروان اهل بيت در تعارض است، ضمن پژوهشى بطلان آن اثبات مىشود. در تحليلى ديگر، رواياتى را بر مىرسيم كه از بر زبان آوردن نام اصلى امام منع كردهاند. پژوهش سوم در اين فصل در باره به پا خاستن از روى ادب هنگام ذكر نام امام مهدى عليهالسلام (نام «محمّد») و يا لقب «قائم» است. در پژوهش پايانى نيز در باره لقب «ابا صالح» بحث مىشود.
در اين فصل برپايه احاديث حاكى از شكل و شمايل امام مهدى عليهالسلام، چهارده ويژگى مربوط به خصوصيات جسمى و سيماى ايشان شمرده شده است.
در اين فصل ابتدا روايات مربوط به طول عمر امام مهدى عليهالسلام ضمن سه دسته بيان شده و در پژوهش پايان فصل، ادله ثبوتى و اثباتى طول عمر ايشان به بحث گذاشته شده است.
در اين فصل شمارى از برجستهترين ويژگىهاى امام مهدى عليهالسلام را بر اساس احاديث جمعآورى كردهايم كه برخى از آنها عبارتاند از: شباهتهايى با برخى پيامبران، شباهتى از ذوالقرنين، شباهتهاى فراوانى به پيامبر خاتم صلىاللهعليهوآله، برترى بر همه امامان جز امير مؤمنان عليهمالسلام ، حضور همهساله در حج، و سرورى بر اهل بهشت. در پايان اين فصل توضيحى در باره سروران اهل بهشت ارائه مىشود.
در باره امام مهدى عليهالسلام، خصوصا در عصر حاضر، پرسشها و شبهاتى مطرح است كه آگاهى از پاسخهاى درست آنها، بويژه براى نسل جوان، ضرورى است. شمارى از پرسشها به تناسب بحث، ضمن مباحث گوناگونى كه در اين دانشنامه آمده است، پاسخ داده مىشود. از اين رو در اين فصل تنها به مسائلى مىپردازيم كه در ساير بخشها طرح نشدهاند؛ مانند: چگونگى امامت در خردسالى، موضوع ازدواج امام مهدى عليهالسلام، مكانهاى منسوب به ايشان و جزيره خضراء.
در اين بخش، ضمن سه فصل، به ترتيب زير، مباحث مربوط به غيبت امام مهدى عليهالسلام طرح و بررسى مىشود:
پيشگويىهاى پيامبر صلىاللهعليهوآله و اهل بيت عليهمالسلام از غيبت امام مهدى عليهالسلام يكى از اقدامات مهم آنان جهت زمينهسازى براى پذيرش اين حادثه مهم توسط شيعيان بود. از اين رو در آغاز اين فصل، تحليلى جامع در باره مهمترين اقدامات اهل بيت عليهمالسلامدر اين زمينه ارائه شده است. در ادامه پيشگويىهايى را كه پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله و اجداد بزرگوار امام مهدى عليهالسلام در اين باره داشتهاند به ترتيب گزارش مىكنيم؛ از جمله احاديثى كه غيبت ايشان را به دو دوره كوتاهمدّت و بلندمدّت تقسيم كردهاند. پايانبخش اين فصل پژوهشى است در باره چگونگى غيبت آن امام، كه شامل توضيحاتى در باره سرداب معروف به سرداب غيبت، و پاسخ به شبهاتى در اين زمينه است.
در اين فصل نكاتى كه اهل بيت عليهمالسلام در تبيين راز غيبت امام مهدى عليهالسلام فرمودهاند، ضمن هفت عنوان تنظيم و گزارش شده و در پايان پژوهشى در باره حكمت غيبت امام آمده است .
در اين فصل آثار و بركات تكوينى امام غايب از منظر احاديث تبيين شده است؛ بركاتى از قبيل بقاى نظام جهان و راهنمايى باطنى انسانها. پژوهش پايانى نيز در تبيين همين احاديث است.
در اين بخش ، مباحث مرتبط با نهاد وكالت در عصر امامان اهل بيت عليهمالسلام تا امام مهدى عليهالسلام ، فضاى جامعه اسلامى منتهى به دوران غيبت كبرا ، نايبان خاص امام در دوران غيبت صغرا ، و مدّعيان دروغين نيابت و مهدويت ، در چهار فصل مورد بررسى قرار مىگيرد :
در اين فصل ، مسائلى مانند ، دلايل تشكيل و گسترش نهاد وكالت از سوى امامان ، وظايف نهاد وكالت ، ساختار نهاد وكالت ، قلمرو جغرافيايى نهاد وكالت ، و اسامى شمارى از وكيلان ـ كه به ما رسيده ـ ، تبيين مىگردد .
در اين فصل ، فضاى جامعه اسلامى پيش از غيبت كبرا در دو قسمت مورد بررسى قرار گرفته است :
بخش اول : جهان اسلام در آستانه غيبت صغرا . در اين بخش اجمالاً بر خلاف شمارى از عباسيان از دوران حكومت «الواثق باللّه» تا «المعتمد على اللّه» اشاره شده ، و در ادامه ، تجزيه دولت عباسى ، و نيز برخورد امامان با دولتمردان بنى عباس تبيين گرديده است .
بخش دوم : جهان اسلام در دوران غيبت صغرا در اين بخش ، فضاى جامعه اسلامى در طول غيبت صغرا ـ كه مقارن با خلافت شش تن از خلفاى عباسى بود ـ ، ترسيم گرديده ، و به رويدادهاى سياسى مهم اين دوران اشاره شده است . در ادامه ، چگونگى برخورد دولتمردان عباسى با شيعيان ، اوضاع علمى و فرهنگى جهان اسلام در اين دوران ، فعاليتهاى پيروان مكتب تشيع در اين دوران تبيين گرديده است . در پايان اين بخش ، دانشمندان بزرگ شيعه در عصر غيبت صغرا معرفى شدهاند و سپس جمعبندى نهايى مطالب اين فصل ، ارائه شده است .
اين فصل ، اختصاص دارد به شرح حال اجمالى نايبان خاص امام مهدى عليهالسلام در دوران غيبت كوتاه مدّت (صغرا) كه به ترتيب عبارتاند از : عثمان بن سعيد ، محمد بن عثمان ، حسين بن روح ، و على بن محمد سمرى .
در فصل چهارم ، ابتدا مباحث مهمى مانند : سوء استفاده از مفاهيم اصيل ، انگيزه مدّعيان دروغين ، زمينههاى پذيرش ادّعاى مدّعيان دروغين ، و خاستگاه مدّعيان دروغين تبيين مىگردد ، و پس از آن ، تاريخچهاى از مهديان دروغين ارائه مىشود . در ادامه با توجه به سنخيّتِ مبحث «مدّعيان دروغين مهدويت» با موضوع «مدّعيان دروغين وكالت» اين مبحث نيز در فصل چهارم تدوين گرديده و مدّعيان دروغين وكالت در دوران غيبت صغرا ، و شمارى از مدّعيان دروغين وكالت در عصر حاضر معرفى شدهاند .
اين بخش را با تحليلى در باره توقيعات (مكاتبان / نامههاى) امام مهدى عليهالسلام آغاز مىكنيم و در ادامه پاسخهاى مكتوب امام مهدى عليهالسلام را در ايام غيبت كوتاهمدّتش به پارهاى از پرسشهاى مختلف، ضمن چهار فصل مىآوريم. در پايان فصل چهارم، نوشته منسوب به ناحيه و خطاب به شيخ مفيد را مطرح و نقد خواهيم كرد.
برخى از توقيعات مطرح شده در اين فصل مربوط به اعتقاداتى از قبيل صفات خدا، و شمارى از آنها سياسى است؛ مانند توقيع مربوط به حفاظت نمايندگان امام از آسيب دشمنان. برخى هم داراى هر دو بُعد سياسى و اعتقادى است؛ مانند توقيعهاى مربوط به امامت و خالى نماندن زمين از حجت. پايانبخش اين فصل، مكتوب امام زمان عليهالسلام به چهارمين نايب خاص خود در باره آغاز غيبت كبراى ايشان است.
در اين فصل، ابتدا احاديثى نقل مىشود كه در آنها امام عليهالسلام به شمارى از مسائل فقهى پاسخ داده است. در ادامه فصل، تحليل مبسوط و جامعى در باره مفاد اين روايات خواهد آمد.
در اين فصل توقيعاتى را آوردهايم كه حاكى از اجابت دعاى امام مهدى عليهالسلام و يا پيشگويى ايشان در باره برخى از مسائل هستند.
توقيعاتى را كه در قالب فصول گذشته نمىگنجيدند، در فصل چهارم مطرح كردهايم.
اين بخش در پنج فصل داستانهاى كسانى گزارش شده كه پيش از غيبت امام مهدى عليهالسلاميا در دوران غيبت صغرا و يا در ايام غيبت كبرا به محضر ايشان شرفياب شدهاند، يا كرامتى از ايشان مشاهده كردهاند.
در اين فصل شانزده گزارش از كسانى كه پيش از غيبت با امام مهدى عليهالسلام ملاقات كردهاند، آورده شده است.
در اين فصل، ۲۶ گزارش از كسانى كه در دوران غيبت صغرا موفق به ديدار امام شدهاند، فراهم آمده است.
اين فصل با تحليلى در باره امكان ديدار با امام زمان عليهالسلام در دوران غيبت كبرا آغاز مىشود و در ادامه، ۶۲ مورد از چنين ملاقاتهايى گزارش شده است.
گزارشهاى اين فصل مربوط به شمارى از عالمانى است كه مشمول عنايات امام مهدى عليهالسلامشدهاند.
فصل فرجامين اين بخش ، شامل هفده گزارش از نگارنده (رى شهرى) در باره ديدار شيعيان با امام عصر عليهالسلام و يا ديده شدن كرامتى از ايشان است.
اين بخش در پنج فصل، وظايف و مسئوليتهاى مسلمانان، بويژه پيروان اهل بيت عليهمالسلام را در روزگار غيبت تبيين مىكند. اين وظايف عبارتاند از: انتظار، خوددارى از عجله و تندروى، پايدارى، دعا و تلاش براى زمينهسازى جهت حكومت جهانى امام مهدى عليهالسلام .
فصل اول اين بخش در باره ترغيب پيامبر صلىاللهعليهوآله و اهل بيت عليهمالسلام به انتظار براى ظهور امام مهدى عليهالسلام و تبيين ارزش و اهميت انتظار، و فضايل منتظران است. در پايان نيز تحليلى در اين باره تقديم علاقهمندان مىگردد.
با توجّه به طولانى بودن غيبت امام مهدى عليهالسلام، در احاديث فراوانى تأكيد شده كه منتظران بايد در اين دوران صبور باشند و از عجله دورى كنند تا هنگامى كه زمينه لازم براى تشكيل حكومت جهانى اسلام فراهم آيد. اين احاديث در اين فصل تحت چهار عنوان گرد آمدهاند.
در روزگار غيبت امام مهدى عليهالسلام تمسك به ولايت ايشان و ديندارى، كارى بس دشوار است. از اين رو در احاديث پرشمار تأكيدهاى بسيارى بر پايدارى در ديندارى در اين دوران شده است. اين روايات در فصل سوم تحت شش عنوان دستهبندى شدهاند.
توصيههاى فراوانى از پيامبر صلىاللهعليهوآله و امامان عليهمالسلام رسيده است كه مسلمانان را به «فرج (گشايش) خواستن از خدا» توصيه كردهاند . در اين زمينه ، دعاهايى نيز از آن بزرگواران نقل گرديده كه در اين فصل به تفصيل به آنها پرداخته شده است . به علاوه ، بر اساس احاديث ، يكى از وظايف پيروان اهل بيت عليهمالسلام در دوران غيبت امام مهدى عليهالسلام، دعا كردن براى تعجيل فرج ايشان (يعنى «گشايش كار وى» و خواستن ظهور او از خداوند) است. اين وظيفه ضمن روايات گرد آمده در اين فصل گوشزد شده است. گفتنى است كثرت احاديثى كه در باره دعا براى فرج در اين فصل نقل شده ، براى توجّه دادن مخاطبان به اين وظيفه مهم است.
فصل پنجم با رواياتى در باره زمينهسازان قيام مهدى عليهالسلام آغاز مىشود و با تحليل جامعى در باره مهمترين وظيفه شيعيان در عصر غيبت، يعنى فراهم ساختن زمينه قيام امام مهدى عليهالسلامپايان مىيابد؛ امّا با توجّه به اين كه چنين حديثهايى مورد سوء استفاده قدرتطلبان قرار گرفته، شمارى از اين دست روايات در باره مردمى كه قبل از ظهور مهدى عليهالسلام با پرچمهاى سياه قيام مىكنند، ضمن تحليلى مورد نقد و بررسى قرار گرفته است.
اين بخش شامل دعاهايى است كه اهل بيت عليهمالسلام در باره ا يشان و يارانش يا از امام زمان عليهالسلام نقل شده است . همچنين استخارههاى منسوب به ايشان گزارش شده و در پايان چگونگى توسل به آن حضرت آمده است . اين بخش ده فصل دارد .
در اين فصل دعاهاى پدر و شش تن از اجداد امام مهدى عليهالسلام براى فرج ايشان، و آثار و بركاتى كه بر آن مترتب مىشود، نقل شده است.
اين فصل به دعاهاى امام مهدى عليهالسلام در حالات مختلف اختصاص دارد؛ براى مثال دعاهاى او در هنگام تولد، در قنوت، و در كنار كعبه براى تحقّق امر فرج.
در اين فصل به دعاهايى مىپردازيم كه شايسته است در اعياد چهارگانه ـ يعنى عيد فطر، قربان، غدير و جمعه ـ خوانده شود. در اين فصل تحليلى هم بر سند و متن دعاى ندبه خواهيم داشت.
در اين فصل دعاهايى گرد آمده كه شايسته است در هر روز ماه رمضان، در روز سيزدهم، روز بيستويكم و شب بيستوسوم اين ماه قرائت شود.
موضوع اين فصل دعاهايى است كه خواندن آنها در روز جمعه پس از خواندن نماز جعفر طيّار، پس از ظهر روز جمعه، در خطبه دوم نماز جمعه، در قنوت نماز جمعه، پس از عصر روز جمعه، و هنگام غروب روز جمعه سفارش شده است.
در اين فصل سيزده دعا را نقل كردهايم كه شايسته است در ساير ايام و اوقات قرائت شود.
سه دعا هست كه معصومان سفارش كردهاند در هر حال براى امام مهدى عليهالسلامقرائت شود و ما آنها را در اين فصل گرد آوردهايم. سرانجام تحليلى در باره مقصود از دعا براى ايشان مىآوريم كه ضمن آن پرسشهايى در اين زمينه پاسخ مىيابند.
در اين فصل دوازده دعا، كه براى حاجتهاى مختلف از امام مهدى عليهالسلام نقل كردهاند، گزارش شده است.
در منابع استخارههايى را به امام مهدى عليهالسلام نسبت دادهاند كه سندهاى معتبرى ندارد؛ اما چون نوعى دعا محسوب مىشود، استفاده از آنها رجائا مانعى ندارد. در پايان اين فصل هم پژوهشى در باره استخارههاى منسوب به ايشان خواهيم داشت.
موضوع توسل به امام مهدى عليهالسلام براى اجابت دعا در اين فصل مطرح شده است. پس از آن تحليلى در باره توسل به ايشان از راه نوشتن عريضه (نامه درخواست و دادخواهى) تقديم مىشود.
در اين بخش، موضوع زيارات را در دو فصل طرح مىكنيم؛ يكى حول زيارتنامههايى براى زيارت امام مهدى عليه السلام و ديگرى پيرامون زيارتنامههاى منسوب به ايشان.
در اين فصل مجموعا شش زيارتنامه براى امام مهدى عليه السلام گزارش شده كه تنها يكى از آنها، يعنى زيارت آل يس، مأثور از اهل بيت عليهم السلام است. سند اين روايت در ادامه اين فصل مورد ارزيابى قرار مى گيرد.
در اين فصل سه زيارت منسوب به امام مهدى عليه السلام گزارش شده است؛ يكى زيارت امير مؤمنان، كه سند معتبرى ندارد، و ديگرى زيارت سالار شهيدان در روز عاشورا. اعتبار سند اين دو نيز در تحليل پايانى بررسى شده است.
هدف اين بخش بررسى نشانههايى است كه قبل از ظهور امام مهدى عليه السلام يا همزمان با آن تحقّق مىيابد. اين نشانه ها و تحليل هاى مرتبط با آنها ضمن سه فصل مطرح مى شوند.
احاديث نقل شده در اين فصل در باره علايمى است كه حتمى ناميده شدهاند؛ يعنى نشانههايى كه قطعا قبل از ظهور رخ خواهند نمود؛ مانند خروج سُفيانى، كشته شدن نَفْس زَكيّه، و شنيده شدن نداى آسمانى. پايانبخش اين فصل، روايتى است در باره امكان بدا در نشانه هاى ظهور، حتّى در مواردى كه قطعى توصيف شده اند.
در روايات اين فصل علايمى براى ظهور امام گزارش شده كه وصف حتمى ندارند. در پايان اين فصل هم تحليل مبسوطى در باره علايم ظهور، اعم از حتمى و غير حتمى آمده است.
بازگشت شمارى از درگذشتگان به دنيا در آخرالزمان، يكى از آموزه هاى معرفتى مكتب اهل بيت عليهم السلام ، و يكى از عقايد اختصاصى پيروان اين مكتب است. بنا بر احاديث، اين حادثه شگفت همزمان با قيام امام مهدى عليهالسلام در جهان رخ خواهد داد. از اين رو فصل سوم از مبحث علايم ظهور را به تبيين اين موضوع اختصاص دادهايم و در پايان هم ضمن تحليلى مبسوط، دلايل قرآنى و روايى رجعت را مطرح كرده، به شبهاتى در اين باره پاسخ مىدهيم.
اين بخش، شامل نُه فصل براى ارائه گزارش هايى در باره زمان و مكان قيام امام، خصوصيات چهره و حالت ايشان هنگام قيام، ياران امام، فرود آمدن عيسى عليهالسلامبراى يارى آن بزرگوار، پرچم امام مهدى عليهالسلام، سخنان ايشان در آغاز قيام، و چگونگى برخورد ايشان با دشمنان است. در پايان اين بخش به پرسشهايى در زمينه مدّت حكومت قائم عليهالسلام، و چگونگى وفات ايشان پاسخ مىدهيم.
در اين فصل احاديث مرتبط با زمان قيام امام مهدى عليهالسلام در هفت عنوان دسته بندى شده و در كنار آنها سه تحليل آمده است؛ يكى در باره تعيين وقت ظهور، ديگرى در باره وقوع قيام ايشان در آخرالزمان، و سرانجام تحليلى در باره اين كه آيا در ارتباط با قيام امام مهدى عليهالسلام«بدا» تحقّق يافته است يا خير.
در اين فصل احاديث مرتبط با مكان قيام مهدوى با توضيحى در اين باره ارائه مىشود.
بنا بر احاديث، امام هنگام قيام، پيرى است با سيماى جوانان. اين احاديث در كنار احاديث ديگرى كه خصوصيات پيكر و لباس ايشان را بيان مىكنند، در اين فصل گرد آمدهاند.
بر اساس احاديث اين فصل، ياران امام متشكل از چند گروهاند: دسته اول: شمارى از پيامبران؛ دسته دوم: شمارى از فرشتگان؛ دسته سوم: كسانى كه پس از مرگ براى يارى امام زنده مىشوند؛ دسته چهارم: شمارى از مسلمانان كشورهاى مختلف جهان؛ دسته پنجم: برخى از كسانى كه بهرهاى از نيكى ندارند، كه در باره اين گروه اخير توضيحاتى ارائه شده است.
همچنين در ادامه اين فصل، خصوصيات جسمى و روحى ياران امام، تعداد يارانِ خاص و عام ايشان، نقش زنان در يارى رساندن به امام، و سرانجام نام و وطن شمارى از ياران امام گزارش شده با تحليلى در باره ياران امام ادامه مىيابد.
در پايان اين فصل ، گزارشهايى از چگونگى جمع شدن ياران امام، شروط بيعت با ايشان، شمار اصحاب امام، و ابزار جنگى و امكانات پشتيبانى سپاه ايشان آمده است.
اين فصل با احاديثى در باره فرود آمدن عيسى عليهالسلام از آسمان براى يارى امام مهدى عليهالسلام آغاز مىشود، و در ادامه نماز خواندن ايشان پشت سر امام، و مدّت زندگى او پس از اين ماجرا با استناد به احاديث گزارش مىگردد.
موضوع اين فصل خصوصيات پرچم امام مهدى عليهالسلام هنگام قيام است؛ براى مثال ، گزارش شده كه پرچم ايشان همان پرچم پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله است. همچنين بر آن نوشته شده است: «البيعة للّه؛ بيعت از آن خداست» يا «اسمعوا وأطيعوا؛ گوش به فرمان و مطيع باشيد». از ديگر خصوصيات اين پرچم آن است كه وحشت شديدى در دل دشمنان مىافكند و هيچ گاه شكست نمىخورد و سرنگون نمىگردد.
در احاديثى كه در اين فصل گرد آمده، سخنان امام مهدى عليهالسلام در آغاز قيام گزارش شده است.
گزارشهاى اين فصل گوياى آن است كه امام مهدى عليهالسلام نهتنها با مستكبران و عدالتستيزان، بلكه با مدعيان دروغين تشيّع نيز با قاطعيت تمام برخورد مىكند، و ريشه فتنه و فساد را از جهان بر مىكند.
در پايان اين فصل، احاديثى را كه بر قتل عام مردم در قيام مهدوى دلالت دارند، نقد و ارزيابى مىكنيم.
در آخرين فصل مرتبط با قيام امام مهدى عليهالسلام، به پرسشهايى در باره مدّت حكومت ايشان، و چگونگى پايان يافتن عمر پربركت آن بزرگوار پاسخ داده مىشود.
در اين بخش احاديث مربوط به سيره حكومتى امام مهدى عليهالسلام و سياستهاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، و قضايى ايشان، در شش فصل دستهبندى، و در پايان تجزيه و تحليل شده است.
در فصل نخست، احاديث مرتبط با مبانى و اصول سيره حكومتى امام مهدى عليهالسلامو سياستهاى ايشان، در سه عنوان دستهبندى شدهاند:
دسته اول: احاديثى كه سيره حكومتى امام مهدى عليهالسلام را مستند به كتاب خدا معرّفى مىكند. در ادامه اين احاديث، توضيح خواهيم داد كه مقصود از كتاب جديدى كه امام مهدى عليهالسلاممىآورد، چيست.
دسته دوم: احاديثى كه سيره حكومتى امام را مستند به سنّت پيامبر صلىاللهعليهوآله معرّفى كردهاند. دسته سوم: احاديثى كه مبدأ و مقصد سيره مهدوى را احياى ارزشهاى اسلامى دانستهاند. بديهى است اين ارزشها منطبق بر همان مفاد مذكور در دسته اول و دوم است.
اين فصل، در باره مهمترين و سرنوشتسازترين سياست در حكومت مهدوى، يعنى مبارزه با ظلم و سپس گسترش عدالت در سراسر جهان است. در اين فصل، با استناد به رواياتى از پيامبر صلىاللهعليهوآله و امامان عليهمالسلام در باره عدالت جهانى امام مهدى عليهالسلام، گستره عدالت در حكومت ايشان در زمينههاى فردى و اجتماعى تبيين مىشود.
در اين فصل شمارى از سياستهاى فرهنگى در حكومت امام مهدى عليهالسلامگزارش شده است؛ سياستهايى مانند گسترش مرزهاى دانش، آموزش قرآن بر اساس نزول آن، ساختن مساجد بزرگ، مبارزه با بدعتها، منهدم كردنِ سنگرهاى گمراهى، تعميق و تكامل ايمان، زنده كردن زمين با علم و ايمان و عدل، و سرانجام پايان دادن به حكومت شيطان، و فراگير ساختن حكومت اسلامى در جهان، و وحدت اديان.
پايانبخش اين فصل تحليلى است در باره برخورد امام مهدى عليهالسلام با ديگر اديان آسمانى و پيروان آنها.
اين فصل با احاديثى آغاز مىشود كه تصريح مىكنند روابط اجتماعى در حكومت مهدوى بر پايه برادرى دينى است. در ادامه امنيت فراگير، پيشرفت بهداشت و درمان، توسعه راهها، و اجراى قوانين رفتوآمد مطرح مىشود، و مهمترين نكته اين كه سياستهاى اجتماعى امام مهدى عليهالسلام به گونهاى است كه نهتنها اهل زمين، بلكه آسمانيان نيز از حكومت او راضى مىشوند، و بدينسان بركات الهى سراسر جهان را فرا مىگيرد.
مهمترين سياستهاى اقتصادى حكومت مهدوى، كه در احاديث اين فصل به آنها اشاره شده، عبارت است از: ريشهكن كردن فقر، باز پس گرفتن اموال عمومى از غاصبان، به كارگيرى اندوختههاى ثروتمندان در آغاز قيام، تقسيم اموال عمومى ميان مردم به طور يكسان، و آباد كردن سراسر زمين. در پايان اشاره شده كه با اجراى اين سياستها، بركات الهى جامعه را فرا خواهد گرفت، گنجهاى زمين آشكار خواهد شد و در اين شرايط است كه هر كس مىتواند هر چه مىخواهد از امام بگيرد و بخششهاى امام بىحساب خواهد بود.
مهمترين سياستهاى قضايى حكومت مهدوى، كه در روايات فصل ششم بدان اشاره شده، عبارت است از: آيين قضايى جديد، قضاوت بر پايه علم، فراهمسازى امكانات لازم براى قضاوت دقيق و سريع، بركنارى قضات ناشايست، گزينش قضات صالح، ريشهكن كردن رشوهخوارى، قضاوت زنان در خانه، و قضاوت در ميان پيروان اديان بر اساس كتابهاى آسمانىِ خودشان. در پايان اين فصل، تحليل مبسوطى در باره سياستهاى حكومتى مهدوى ارائه مىگردد.
در آغاز اين بخش، تحليلى در باره تحولات شعر مهدوى (اشعار سروده شده در باره امام مهدى عليهالسلام در طول تاريخ اسلام ارائه مىشود . در ادامه نمونههايى از اشعار سروده شده از قرن اوّل تا قرن حاضر، در پانزده فصل گزارش مىشود. گفتنى است چون تا پايان قرن پنجم، شعرى به زبان فارسى نيافتيم، در پنج فصل نخست تنها نمونههايى از اشعار عربى همراه با ترجمه آنها آوردهايم.
در اين بخش ، سپس از توضيح كوتاهى در باره «مهدويتنگارى» در دوران مختلف تاريخ اسلام ، مهمترين آثارى كه تا كنون در اين زمينه ، نگارش يافتهاند ، در دو فصل ، گزارش مىشوند :
در اين فصل ، كتابها بر اساس ترتيب قرن نگارش ، از قرن سوم معرفى مىشوند ؛ زيرا از قرن اوّل و دوم ، هيچ اثرى در منابع مرتبط با اين موضوع ، ثبت نشده است . در هر قرن ، نخست به آثار موجود اشاره مىشود و سپس به معرفى آثار مفقود خواهيم پرداخت . در پايان نيز نمودارهايى از آثار ، نويسندگان و گرايشهاى مذهبىِ آنان ارائه مىگردد .
پس از قرن دوازدهم بويژه دوران معاصر ، به دلايل گوناگون ، مهدويتنگارى به شدّت افزايش يافت . نگاشتههاى اين دوره را مىتوان در چند گروه كلى جاى داد :
يك . تدوين رسالهها و كتابهاى فراوان ؛ دو . تدوين آثار انتقادى و مغرضانه ؛ سه . تدوين پاياننامههاى دانشگاهى ؛ چهار . مجلات موضوعى ـ تخصصى ؛ پنج . تدوين فرهنگنامهها و دانشنامهها .
اين محورها ، در اين فصل ، اجمالاً تبيين گرديده است .