]ألا إنَّ أبرارَ عِترَتی وأطائِبَ أرومَتی اعلَمُ النّاسِ صِغارَاً وأعلَمُ النّاسِ کِبارَاً؛ فَلا تُعَلِّموهمُ فَإنَّهُم أعلَمُ مِنکُم[[1]؛
آگاه باشید که نیکان خاندان من و پاکترین تبار من, در کوچکی خردمندترین مردم، و در بزرگی داناترین ایشان هستند؛ پس به آنها نیاموزید که ایشان از شما داناترند.
تمسّک به اهلبیت علیهم السلام؛ تنها راه نجات
جهان اسلام، برای حل مشکلات اساسی خود، هیچ راهی جز تمسک به اهلبیت علیهم السلام ندارد:
بِمُوالاتِکُم تَمَّتِ الکَلِمَةُ وعَظُمَتِ النِّعمَةُ وَائتَلَفَتِ الفُرقَةُ.[2]
به واسطۀ دوستی شماست که کلمۀ (توحید) کامل گشت، و نعمت تمام شد و جدایی به اتحاد انجامید.
موالات اهلبیت علیهم السلام و تمسک به ایشان، تنها راه یکپارچگی جهان اسلام و پیروزی بر دشمنان این آیین آسمانی است. در موسم حج، که مسلمانان باید بیش از هر زمان دیگر، در اندیشۀ حل مشکلات خود و یافتن راه نجات خود باشند، یاد اهلبیت علیهم السلام و توجه به آثار و برکات تمسک به اهلبیت علیهم السلام اولویت بیشتری دارد.
آثار تمسّک به اهلبیت علیهم السلام
دربارۀ موضوع مرجعیت علمی اهلبیت علیهم السلام و دلایل و فواید و آثار مرجعیت علمی اهلبیت علیهم السلام برای جهانیان است، سخن بسیار است.
در مجموع، بر اساس پژوهشهای سامانیافته، دربارۀ تفسیر واژۀ اهلبیت، هفتاد طریق به پیامبر اسلام وجود دارد و در همۀ این طرق، تفسیر اهلبیت منطبق با همان تفسیری است که پیروان اهلبیت دارند كه در این میان چهل طریق از اهل سنت و سی طریق از شیعه است.
بخش مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام در کتاب اهل بیت در قرآن و حدیث دارای چهار فصل است:
فصل اول دربارۀ ویژگیهای اهلبیت در دانش است، که این ویژگیها به طور نمایهای، در این رساله آمده است و عبارتاند از: «خزنة علم الله»، «عیبة علم الله»، «ورثة علم الانبیاء»، «اعلم الناس»، «الراسخون فی العلم» و «معدن العلم».
فصل دوم دربارۀ ابواب علوم اهلبیت است که در روایات آمده است و عبارتاند از: «علم الکتاب»، «تأویل القرآن»، «اسم الله الاعظم»، «جمیع اللغات»، «منطق الطیر و کل دابّة»، «ما کان و ما یکون»، «المنایا و البلایا» و «ما فی الارض و السماء».
فصل سوم دربارۀ مبادی علوم اهلبیت است که خود اهلبیت این را بیان کردهاند، كه عبارتاند از: «اصول العلم»، «کتاب الامام علی»، «کتاب الجفر»، «کتاب الجامعه»، «مصحف فاطمه» و «الالهام».
فصل چهارم دربارۀ صفت علوم اهلبیت است که این هم چند باب دارد که باب اول: «یعلمون اذا شاؤوا»، باب دوم: «یبسط لهم العلم و یقبض عنهم»، و فصل سوم: «یزداد علمهم» است كه توضیح هر یک از این زمینهها فرصت بیشتری را میطلبد که با فرصت این جلسه تناسبی ندارد.
مرجعیت سیاسی اهلبیت علیهم السلام
مسئلۀ مهم این است که تا زمانیكه مرجعیت سیاسی اهلبیت علیهم السلام تحقق پیدا نکند، جهان نمیتواند از اقیانوس بیکران علم اهلبیت علیهم السلام و مرجعیت علمی ایشان بهره ببرد.
مرجعیت سیاسی اهلبیت علیهم السلام و دولت ایشان، مقدمۀ بهرهگیری جهان از مرجعیت علمی ایشان است و دولت كریمۀ جمهوری اسلامی ایران، به فضل خدا، مقدمۀ حکومت جهانی اسلام است. این دولت دولت اهلبیت و مقدمۀ دولت جهانی اهلبیت علیهم السلام، به رهبری ولی عصر، امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) است:
اللَّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ في دَولَةٍ کَریمَةٍ؛ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وأهلَهُ وتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأهلَهُ.
خداوندا, ما از تو خواهان دولت کریمه هستیم, که اسلام و مسلمانان را با آن عزت دهی و نفاق و منافقان را ذلیل کنی.
دولت کریمۀ اهلبیت علیهم السلام
این روایت، در دو منبع از منابع اهلسنت آمده روایتی است که رسول گرامی اسلام (ص) از جبرئیل نقل میکند كه در بخشی از آن میخوانیم:
وأنَّ ذلِکَ الظُّلمَ یَبقی حَتّی إذا قامَ قائِمُهُم وعَلَت کَلِمَتُهُم وَاجْتَمَعَتِ الاُمَّةُ عَلی مَحَبَّتِهِم وکانَ الشّانِئُ لَهُم قَلیلاً والکارِهُ لَهُم ذَلیلاً وکَثُرَ المادِحُ لَهُم. وذلِکَ حینَ تَغَیَّرَتِ البِلادُ وضَعُفَ العِبادُ والیَأسُ مِنَ الفَرَجِ فَعِندَ ذلکَ یَظهَرُ القائِمُ المَهدِیُّ مِنْ وُلدِی بِقَومٍ یُظهِرُ اللهُ الحَقَّ بِهِم ویُخمِدُ الباطِلَ بأسیافِهِم ویَتبَعُهُمُ النّاسُ راغباً إلَیهم أو خائِفاً.[3]
و این ستم همچنان ادامه مییابد تا آنکه قائم آنان (اهلبیت) قیام کند و کارشان بالا گیرد و امّت بر محبّت و دوستی ایشان همداستان شوند و دشمنانشان اندک شود و کسانی که آنان را ناخوش میدارند، به ذلّت افتند و ستایندگانشان زیاد شوند. و این زمانی است که شهرها دیگرگون شود و بندگان ناتوان گردند و امیدی به فرج و گشایش باقی نمانَد.
در این زمان, مهدی قائم از نسل من، به همراه عدهای، ظهور کند که خداوند به واسطۀ آنان، حق را رو میآورد و با شمشیرهای ایشان، باطل را درهم میشکند و مردم, داوطلبانه یا از ترس, از ایشان پیروی میکنند.
در چنین شرایطی، آن بزرگوار، با زمینهسازی جمعیتی که خداوند، حق را به دست آنها غالب میکند، ظهور میكند و ما خیلی امیدوار هستیم که این جمعیت، که در این روایت به آن اشاره شده و در روایات دیگری[4] هم بدان اشارت رفته است، دولت کریمۀ جمهوری اسلامی ایران و مردم مسلمان و پیروان اهلبیت علیهم السلام در ایران اسلامی باشند.