سه سال پس از حجّ خونین سال 1366 که در جریان برگزاری مراسم برائت از مشرکین در مکه، حدود چهارصد زائر ایرانی به خاک و خون کشیده شدند، مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنهای در تاریخ 17/1/1370 (20 رمضان 1411) حجة الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی را به نمایندگی خود و سرپرستی حجاج منصوب فرمود. چند روز پس از این انتصاب، در تاریخ 23/1/1370 ایشان با اعتذار از عدم رضایت والدۀ ماجدۀ خود، از این مسئولیت استعفا داد، و یک روز پس از این ماجرا، این مسئولیت به اینجانب پیشنهاد گردید.
این پیشنهاد غیرمنتظره، در شرایط سیاسی آن روز و مشکلاتی که برگزاری حجّی توأم با عزّت و اقتدار در پیش داشت، پرسشهای مختلفی را در برابرم قرار میداد:
اوّلین سؤال این بود که چرا فرزند حضرت امام رحمه الله از این مسئولیت استعفا داد؟ آیا علت، فقط همان است که بدان اشاره شد یا دلایل دیگری هم در میان است که بازگو کردن آنها مصلحت نیست؟
آیا در شرایطی که ایشان استعفا داده، پذیرفتن من درست است؟
از اینکه بگذریم اصلیترین دغدغۀ من این بود که آیا پس از حادثۀ خونین حجّ 1366 و توقف سه سالۀ اعزام زائران ایرانی، امکان برگزاری حجی آبرومند و با ویژگیهایی که امام و مقام معظم رهبری میخواهند امکانپذیر است؟
آیا در حالیکه تنها چهل و چهار روز به اعزام زائران باقی مانده، میتوان تشکیلات مربوط به حج را سازماندهی و برنامهریزیهای لازم را انجام داد؟ آیا میتوان امکاناتی که در سال 1366 از بین رفته را جایگزین کرد؟ و... .
باری، شرایط به گونهای بود که آقای موسوی خوئینیها _ که در دوران رهبری حضرت امام قدس سره مدتی مسئولیت نمایندگی امام و سرپرستی حجاج را به عهده داشت _ در ملاقاتی که پیش از سفر داشتم، برگزاری آبرومندانۀ حج در وضعیت آن روز را تنها در صورت وقوع یک معجزه امکانپذیر میدانست.
به هر حال در روزهای نخستی که این مسئولیت به من واگذار گردید مسائل یاد شده، ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، اما اصلیترین نگرانی من برگزاری آبرومندانه و آرام مراسم برائت از مشرکین بود. شاید روز دوم و یا سومِ پذیرفتن این مسئولیت، هنگامی که بعدازظهر میخواستم استراحت کنم، در نخستین لحظاتی که سر بر بالش نهادم، صدای هاتفی را شنیدم که گفت: امسال در مکه هر چه میخواهید بگویید، فقط به فهد (شاه آن روز عربستان) چیزی نگویید[1] هیچ اتفاقی هم نخواهد افتاد!
این پیام آرامشبخش که به روشنی نشان میداد که مراسم برائت در مکه بدون حادثه برگزار خواهد شد، در آن تاریخ برای من بسیار امیدوار کننده بود. به فضل خداوند متعال و به رغم توطئه دشمنان و ناامیدی دوستان، حماسۀ حجّ ابراهیمی در این سال به گونهای اعجازآمیز و اعجابانگیز، همان طور که امام خمینی قدس سره در آغاز پیام حجّ 1367 بدان اشارت کرده و بشارت داده بودند،[2] در فضایی آرام، امّا شورانگیز و پرشکوه برگزار شد که اجمالی از آن در کتاب سیمای حجّ سال 1370 آمده و تفصیل آن در کتاب خاطرهها (بخش مربوط به خاطرههای حج) خواهد آمد، ان شاء الله.
جالب توجه این که بامداد روز چهارشنبه 12/4/1370 پس از ادای فریضۀ صبح در روضۀ نورانی نبوی صلی الله علیه وآله و بازگشت به محلّ اقامت، خواستم استراحت کنم. مجدّداً هنگامی که سر بر بالین نهادم، شنیدم هاتفی جملهای بدین مضمون گفت: مراسم سال آینده فوقالعاده و کمنظیر خواهد بود.
این بشارت نیز برای کسانی که در متن ماجراهای سیاسی حج بودند قابل پیشبینی نبود.
این پیشگویی نیز به فضل خداوند متعال و عنایت بقیة الله الاعظم تحقّق یافت و شکوه و عظمت مراسم حجّ زائران ایرانی در سال 1371، بهویژه برگزاری «مراسم برائت از مشرکین»، در طول بیست سال که اینجانب مسئولیت برگزاری حج را داشتم، بینظیر بود.[3]
[1] . پس از بازگشت از حج هنگامی که این مطلب را با آقای خوئینیها در میان گذاشتم ایشان گفت: امام نیز همین مطلب را به ما توصیه میفرمود.
[2] . پیام امام خمینی رحمه الله در رابطه با حج 1367 که برگزار نشد، با آیۀ 27 سورۀ فتح آغاز شده است: (لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ).
[3] . شرح ویژگیهای حج سال 1371 در کتابِ با کاروان ابراهیم در سال 1371 آمده است.