نگاه تحليلى به مسئله گفتگوى تمدن ها
«فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ . ۱ » پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند؛ اينان اند كه خدايشان راه نموده و اينان اند همان خردمندان .
براى آگاهى از نظر قرآن و سنّت درباره گفتگوى تمدن ها ، پيش از هر چيز بايد تعريفى از موضوع ، فلسفه و هدف آن ، ارائه كرد .
تعريف تمدن
تمدن هر ملّتى عبارت از مجموع باورها ، اخلاق و رفتارهايى است كه هر چه به معيارهاى علمى و منطقى نزديك شود ، به تمدنْ نزديك تر مى گردد و به هر مقدار كه از دانش و منطق فاصله بگيرد ، به همان مقدار از تمدنْ دورتر مى گردد .
جنگ تمدن ها
اختلاف تمدن ها معمولاً از باورِ اقوام ، ملّت ها ، احزاب و گروه ها به درستى آرا و حقّانيت اعتقادات ، اخلاق و رفتار خويش و نادرستى ديگران ، مايه مى گيرد . امام صادق عليه السلام دراين باره مى فرمايد :
ثَلاثُ خِلالٍ يَقولُ كُلُّ إنسانٍ إنَّهُ عَلى صَوابٍ مِنها: دينُهُ الَّذي يَعتَقِدُهُ، وهَواهُ الَّذي يَستَعلي عَلَيهِ، وتَدبيرُهُ في اُمورِهِ.
هر انسانى در سه ويژگى ، خود را بر حق مى داند : در دينى كه بدان باور دارد؛ در هواى نفسى كه بر وى چيره شده است؛ و در تدبيرى كه براى كارهايش انديشيده است . ۲
اين روايت ، به مهم ترين عوامل اختلاف تمدن ها اشاره دارد . محدوديت توان فهم از يك سو ، و تعصّب ، تقليد كوركورانه و انگيزه هاى سودمدارانه ، بلكه هر نوع انگيزه نفسانى از سوى ديگر ، هر گروهى را به سوى اعتقاد به درستى باورهاى دينى ، سياسى و روش هاى مديريتى خود و نادرستى روش هاى ديگر ، سوق مى دهد . به بيانى دقيق تر ، حق پندارى خويش ، در نظر فرد يا گروه ، زير بناى اختلاف تمدن هاست و اگر اين بيمارى مداوا نگردد ، به جنگ تمدن ها كشانده مى شود و چه بسا در شرايط كنونى كه قدرت هاى بزرگ ، از سلاح هاى كشتار جمعى برخوردارند ، به نابودى همه تمدن ها بينجامد .
فهرست مطالب
مقدمه
پيشگفتار
فصل اوّل : فن گفتگو
فصل دوم : آداب گفتگو
فصل سوم : آفت هاى گفتمان
فصل چهارم : احكام گفتمان
فصل پنجم : نمونه هايى از گفتگوها